بسم الله الرحمن الرحیم

... دغدغه اش همیشه این باشد که چه وقت خداوند به وسیله قرآن او را بی نیاز می گرداند ...

کسی که قرآن را فراگرفته و اینگونه بر دیگران برتری یافته و می خواهد که اهل قرآن و از بندگان خاص خداوند و از کسانی باشد که "فضل عظیم" و "اجز جزیل" به ایشان وعده داده شده، باید به ادب قرآن و معارف الهی آن آراسته گردد و با آن چه حامل (یا تالی) آن است، همانند شود.

رسول اکرم (ص) می فرماید: از مردم عده ای اهل الله هستند. سؤال شد: اهل الله کیانند؟ فرمود: اهل قرآن؛ ایشان اهل الله و از خاصان اویند.

اهل قرآن باید تقوای الهی را در همه جا و در هر زمان پیشه خود سازد و در خوراک و پوشاک و خانه و طرز رفتار خود پرهیزگار باشد، باید آگاه به زمان بوده صلاح و فساد خانواده خود را بداند و همه وقت مراقب خود باشد. زبان خود را حفظ کند و گزیده سخن گوید؛ اگر سخن گوید به جا و دانسته گوید و آن وقت که سکوت اختیار کند دانسته و به جا سکوت کند. به آن چه نفعی برایش ندارد نپردازد و در امور بی ثمر کنجکاو نباشد، از بدی ها و فریب های زبان بترسد آنگونه که از دشمنش بیم دارد و برای در امان ماندن از شر آن در بندش کند. کم بخندد و بیش تر فکر کند؛ تبسم و شادی اش آنگاه باشد که کاری را بر طبق حق و درست انجام می دهد.

حافظ قرآن باید گشاده رو و نیکو خلق باشد. نظر بلند و سینه ای گشاده داشته باشد، زود فریب نخورد. به آنچه دارد شاد نگردد چه برسد به آنچه که ندارد. نفس را از آنچه خدا را به خشم می آورد، دور کند. غیبت نکند. هیچ کس را کوچک نشمارد. دشنام ندهد. سرزنش نکند. ظلم و جور روا ندارد. به احدی سوء ظن نورزد. حسود نباشد. در هر کار خیر و اخلاق پسندیده قرآن را راهنمای خود کند. اعضا و جوارح خود را از محرمات بر حذر دارد. به امرهای قرآن عمل نماید. متواضع باشد. سخن حق را از همه بپذیرد. بلند مرتبگی و پاداش را از خدا بخواهد نه از خلق خدا. با قرآن امرار معاش نکند و آن را وسیله بهره بردن و کسب قرار ندهد. خود را وادارد که به پدر و مادر نیکی کند و در برابرش تواضع نماید. خاصه اگر به او قرآن آموخته باشند؛ صدایش را برای آنها بلند نکند، با چشم وقار و رحمت به ایشان بنگرد؛ برای سلامت و طول عمرشان دعا کند؛ در دوران پیری بی ملامت و تنفر از آن ها تشکر کند. صله رحم کند و قطع آن را نپسندد. بر خطاکار سخت نگیرد و پیش دیگران خجلت زده اش نکند و اگر اهل قرآن اینگونه شد همنشینانش با او انس گیرند و از گردش پراکنده نشوند و در رفتار و کردارش ادب قرآن را و در قول و گفتارش آیه های آن کتاب را به چشم ببینند.

اهل قرآن در هنگام خواندن قرآن باید:

در قرآن اندیشه کند، تا معارف آن به اندرونش راه یابد و به او بیم و خشوع بدهد. همّتش این باشد که در گفته های قرآن بنگرد و به امرها و نهی های آن توجه کرده آن ها را خوب بفهمد؛ سعیش این نباشد که چند صفحه ای را بخواند، یا سوره ای را به اتمام رساند. دغدغه اش همیشه این باشد که چه وقت خداوند به وسیله قرآن او را بی نیاز می گرداند و در جرگه پرهیزگاران، نیکوکارن، توکل کنندگان، صبرپیشگان، خشوع کنندگان، توبه کنندگان، پاکیزگان، راست گویان، ترسایان، امیدواران، بی رغبتان به دنیا و مشتاقان به آخرت راهش می دهد؛ نگران باشد که کی به برکت قرآن می تواند زبانش را حفظ کند. چشمش را از بدی ها بپوشاند. شکم و شهوت خود را نگهدارد. قبل از حسابرسی آخرت از خود حساب بکشد. آن گونه که شایسته است از خدا بترسد. برای آخرت توشه بردارد و برای روز رفتن آماده شود. به آن چه خداوند بدان مشتاق است رو کند و از آن چه او کراهت دارد دوری گزیند و از آتشی که بی اندازه سوزان است بترسد. آتشی که قعر آن ناپیدا و عمق آن دست نایافتنی است، اهل آن هرگز نمی میرند تا راحتی یابند. بدبختی شان کم نشود و گریه و زاری شان سود نبخشد. خوردنی شان زقّوم نوشیدنی شان حمیم است. چون پوستشان بسوزد پوستی دیگر بروید تا عذاب را همچنان بچشند. پشیمانند ولی سودی ندارد. بر دست های خود بزنند که چرا در اطاعت کوتاهی کردند و به معصیت پرداختند. بعضی شان گویند: ای کاش برای زندگی ابدی چیزی فرستاده بودم و بعضی دیگر چنین آرزو کنند: خداوندا! مرا برگردان تا آن چه از اعمال صالح انجام نداده ام بکنم. زبان عده ای دیگر این است: وای بر ما این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگی را از قلم نیانداخته و آن را به حساب آورده؟! و دسته ای گویند: وای بر من ای کاش با فلان کس دوست نمی شدم و تعدادی از ایشان که صورت هاشان در عذاب های گوناگون از حالتی به حالت دیگر تغییر می کند گویند: ای کاش خداوند و رسولش را اطاعت می کردیم.

خداوند تبارک و تعالی در بیش تر آیات قرآن مؤمنان را از این آتش بیم داده است. مانند این آیه: ای مؤمنان! خود و خویشانتان را از آتشی که هیمه آن مردم و سنگ هاست حفظ کنید؛ آتشی که فرشتگان گمارده شده بر آن خشن و سخت گیرند و هرگز در اجرای فرمان خداوند نافرمانی نکنند و هر چه دستور یافته اند به اجرا در آورند.

اهل قرآن اگر چنان بود که گفتیم می تواند قرآن را آن گونه که باید تلاوت کند و آن گونه که شایسته است نگهداری نماید. قرآن در این صورت گواه و شفیع و همدم و امان او و خویشانش خواهد بود. این اهل قرآن هم خود و هم خانواده خود را سود رساند و پدر و مادر و فرزندان خویش را در دنیا و آخرت به خوبی ها و برکت ها نایل گرداند.

رسول خدا (ص) فرمود: هر کس قرآن را بخواند و به آن عمل نماید خداوند روز قیامت بر سر پدر و مادرش تاجی بگذارد که اگر در دنیا باشد نورش از نور خورشید بیش تر خواهد بود؛ حال درباره خود قاری چه فکر می کنید؟!

 

 یادآوری:

هرکس قرآن را برای غیر خدا و نه برای عمل کردن به آن فرا گیرد مصداق بارز این دو فرموده رسول خدا (ص) است که: بسا قاری قرآنی که قرآن او را لعنت کند و بیش تر منافقین این امت قاریان آن هستند.

این گروه حافظ حروف قرآن و ضایع کننده حدود و احکام آن هستند و قرآن را برای دنیا و زینت آن می خوانند؛ آبروی قرآن را سبک می شمارند و آن را وسیله ای برای کسب معاش می کنند، اگر آوازی نیک داشته باشند مایلند هر جا و نزد هر کس بخوانند تا آفرین و احسنت دیگران را بشنوند و کسب شهرت نموده بر مردم بزرگی کنند؛ مثل این قاریان مثل خری است که کتاب هایی را حمل کند، چقدر بد است مثل قومی که آیات خدا را تکذیب کردند؛ خداوند ستمکاران را هدایت نمی کند. (جمعه 5)

او را می بینی بر کسی که مثل او حافظ (و قاری) قرآن نیست یا به خوبی او نمی خواند ایراد می گیرد و کسی را که در حفظ یا قرائت قرآن از او پیش است معیوب می کند و لغزش او را نزد دیگران بروز می دهد. در برابر آیات قرآن بیم و خشوع ندارد و در آن ها اندیشه نمی کند. مؤدب به آداب قرآن نیست. از آیات عذاب متأثر و اندوهگین نگردد یعنی غافل و بی خیال است. تمام سعیش به خاطر سپردن حروف و کلمات قرآن است بی آن که متوجه معانی آن ها باشد. اگر حرفی یا کلمه ای را خصوصاً پیش دیگران غلط بخواند بسیار ناراحت شود، چون می ترسد مقامش پیش مردم نقص پذیرد و در چشم ایشان کوچک شود.

نبی اکرم (ص) فرمود: خداوند بهشت را بر کسی که برای دنیا و زینتش قرآن بخواند حرام کرده است.

امام باقر (ع) می فرماید: قرآن خوانان سه گروهند: عده ای قرآن را می خوانند و آن را مال التجاره و کالا می پندارند و به وسیله آن ملوک و شاهان را می دوشند و بر مردم برتری و فضیلت می جویند؛ عده ای دیگر قرآن را می خوانند و حروفش را حفظ و حدودش را ضایع می کنند خداوند مانند ایشان را زیاد نکند؛ گروه سوم قرآن را می خوانند و شفای آن را بر قلب های بیمار خود می نهند، شب خود را با آن زنده می دارند و روز خود را با آن به تشنگی می گذرانند، ایستاده در جای نماز آن را می خوانند و شبانگاهان با تلاوت قرآن خود را از خوابگاه به دور می دارند. به یمن وجود ایشان خداوند بلاها  را دفع می کند و دشمنان را نابود می سازد و باران می فرستد. این عده در بین قاریان مانند گوگرد سرخند، عزیز و گرامی.

امام صادق (ع) می فرماید: بعضی قرآن را برای مردم می خوانند تا بگویند او قاری قرآن است. بعضی دیگر برای به دست آوردن دنیا می خوانند و خیری در کارشان نیست اما عده ای هم قرآن را در نماز و روز و شب می خوانند تا ثواب ببرند.

بزرگی گفت: بنده ای شروع به خواندن سوره ای می کند و آن سوره او را سلام و صلوات می فرستد و بنده ای دیگر هم سوره ای را می خواند و آن سوره او را لعنت می فرستد. گفتند: این چگونه ممکن است؟! گفت: اگر بنده حلال قرآن را حلال و حرام آن را حرام بشمارد بر او سلام و صلوات است و الا لعنت و نفرین.

دیگری گفته است: بنده گاه قرآن می خواند و در حقیقت خود را نفرین می کند و نمی داند می خواند: لعنت خدا بر ستمکاران باد (هود 18) و خود به نفسش ظلم کرده و از ستمکاران است.

اهل قرآن اگر اینگونه باشد برای دیگران همیشه بدی و فتنه است زیرا در صورت عمل بر طبق ملکات نفسانی خود مردم نادان هم به او اقتدا می کنند و او را الگوی خود قرار می دهند و اگر کسی بر ایشان خرده بگیرد گویند: ما از فلان قاری یا حافظ قرآن یاد گرفته ایم و این به راستی گناهی بزرگ است.

 

نقل از:

 کتاب: راهیان حفظ قرآن

تألیف: الحافظ علا البصری و صفا الدین البصری

ترجمه: محمدمهدی رضایی

تاریخ: بیست و هفتم مرداد ماه 89 مطابق با هفتم رمضان المبارک 1431